اوو مورالس سنديكاليست سابق كه در ماه دسامبر به عنوان رئيس جمهورى بوليوى انتخاب شد اين روزها مشكل عجيب و متفاوتى دارد. او با اينكه چندين ماه از زمان تصدى اين پست را پشت سر گذاشته اما همچنان ميان الزامات رياست جمهورى يعنى زندگى در كاخ رياست جمهورى و وابستگى به شيوه زندگى فقيرانه دست و پا مى زند. 
چراغ هاى آپارتمان راس ساعت ? و ?? دقيقه صبح روشن مى شوند. اوو مورالس در اتاقى به مساحت ? متر مربع از خواب بيدار مى شود. در اطراف او چند پوستر MAS (جنبش پيش به سوى سوسياليسم، حزبى كه به كمك آن از ?? دسامبر ???? مورالس اداره بوليوى را در دست گرفته است) يك تلويزيون، يك كمد، يك كامپيوتر و يك صندلى ديده مى شوند. ديشب رئيس جمهور در آپارتمان ?? مترى اى كه با ساير همرزمانش در زمانى كه رهبر سنديكا بود اجاره كرده بود خوابيده است. مورالس به هيچ وجه دوست ندارد آنچه را كه «خانه كوچكم» مى نامد كاملاً ترك كند. او در همين خانه بود كه وقتى از مجلس نمايندگان اخراج شد لحظات بسيار دشوارى را سپرى كرد.در همين جا بود كه مبارزات انتخاباتى را آغاز كرد و براساس ملى كردن گاز و نفت بوليوى به هدف رسيد. همچنين در روز تحويل پست اش نيز در همين جا با ريكاردو لاگوس ديدار كرد.رئيس جمهور شيلى از پله هاى چوبى و كهنه ساختمان بالا رفت و ديوارهاى ترك خورده و لامپى را كه از يك سيم برق در پاگرد آويزان بود ديد. مورالس او را از آشپزخانه يعنى تنها محل ورود به سالن غذاخورى گذراند و پشت ميزى با روميزى چند تكه نشاند تا باهم گفت وگو كنند.چند ساعت قبل از آن نيز يك ديپلمات آمريكايى براى تبريك پيروزى او وارد همين سالن شده بود.درست در ساعتى كه در برزيل، رئيس پتروبراس (شركت نفتى دولتى برزيل) هنوز در خواب است و در اسپانيا و فرانسه، سران رپسول، YPF و توتال صبحانه مى خورند، اوو مورالس آماده مى شود و آخرين كارهاى مربوط به ملى كردن هيدوركربورها را انجام مى دهد. تيم امنيتى رئيس جمهور با خواب آلودگى شان مبارزه مى كنند. كار آنها پنج صبح شروع مى شود و خدا مى داند كه چه وقت به پايان مى رسد.جلوى در ساختمان قديمى يك بى ام و مشكى رنگ ايستاده است. سلام نظامى و بعد كار مورالس آغاز مى شود. او تعريف مى كند كه در نخستين روزهاى پس از مراسم تحليف، حتى پايش را درون محل اقامت رسمى اش نگذاشته است . پس از اداى سوگند به قانون اساسى در برابر ?? رئيس دولت و وليعهد تاج و تخت اسپانيا _ كه پرازدحام ترين مراسم تحليف در بوليوى به شمار مى رود- او بلافاصله به آپارتمان كوچك خودش برگشت. هوگو يكى از همخانه اى هاى مورالس مى گويد: «با وجود اين همه جمعيت نتوانستم حتى به او تبريك بگويم. اما وقتى به خانه بازگشت در آشپزخانه او را به آغوش كشيدم.»بى ام و در خيابان هاى خالى لاپاز پيش مى رود. مورالس مى گويد: «من در نهايت چاره اى نداشتم جز اينكه در اقامتگاه رسمى ام مستقر شوم. اما دوست دارم حداقل هفته اى دو بار شب را در خانه كوچكم بخوابم. در ابتدا احساس مى كردم زندانى هستم. اقامتگاهم خفه ام مى كرد. حضور اين همه نيروى امنيتى و افراد نظامى مرا مى ترساند.از معاون رئيس جمهورى ، رئيس كنگره و رئيس مجلس نمايندگان خواستم بيايند و با من زندگى كنند. فقط سانتوس راميرز سناتور سابق از حزب MAS و رئيس فعلى مجلس اين پيشنهاد را پذيرفت.»درهاى كاخ باز مى شوند و ?? سرباز با لباس هاى سرخ و شمشير در مقابل يك سنديكاليست با كت چرمى ظاهر مى شوند. مردى كه قول داده ?? درصد جمعيت كشور را از فقر نجات دهد. او حداقل حقوق را از?? به ?? يورو در ماه رسانده و حقوق خودش و نيمى از وزرا را نيز تا ??درصد كاهش داده است. حقوق او ???? يورو است.همه چيز مرتب است و مورالس به سمت آسانسورى مى رود كه يك جواهر واقعى انگليسى و از فرفورژه است و او را به طبقه سوم مى برد. ساعت پنج و ربع است و رئيس جمهور به اولين تماس به تلفن همراهش پاسخ مى دهد : «موافقم برادر. در مورد مسكن با بولائوس صحبت كن.» او در مدتى كه منتظر مسئولان ملى كردن صنايع نفتى است مسابقه فوتبال روز قبل را تعريف مى كند. تيم رئيس جمهور در مقابل تيم روزنامه نگاران به پيروزى رسيده است. او مى گويد: «? به ? شديم! دو گل اول با پاس هاى من شكل گرفتند و گل هاى بسيار زيبايى بودند. دو گل بعد را هم خودم زدم.» مورالس اين احتمال را كه گذاشته اند برنده شود رد مى كند.آندره سولس رادا وزير نفت و گاز كه سابقه اى طولانى در مبارزه براى احياى نفت و گاز بوليوى دارد پرونده اى را از كيفش درمى آورد. خاكينتوراموس خدمتكار كاخ نيز در سالن مى گردد و ميان افراد حاضر صبحانه پخش مى كند. او در زمان حضور ديكتاتور بانزار (????-????) نيز همين كار را مى كرد. در آن زمان حتى تصور اينكه يك بومى سرخپوست با پولرا (لباس بلند سنتى) و صندل و كلاه حصيرى در راهروهاى اينجا راه برود هم غيرممكن بود. مردى از راه مى رسد و از ما مى پرسد دوست داريم كفش هايمان را واكس بزنيم. اينجا؟ او مى گويد: «البته _ من واكسى كاخ هستم.» سه سال پيش او از گارد درخواست مجوز براى واكس زدن كفش هاى افراد داخل كاخ رئيس جمهورى را كرده است و از آنجايى كه پيش از اين هيچ كس چنين ابتكارى نداشته او انحصار اين كار را به نام خود ثبت كرده... او مى گويد: «قبلاً كسى كه بيش از همه با من كار داشت كارلوس مسا بود. اوو خيلى كمتر از بقيه افراد قبلى واكس مى زند. او اصلاً وقت اين كارها را ندارد. من يك سال تمام كفش هاى مسا را بدون پول واكس زدم و وقتى به منشى اش اعتراض كردم ?? پزو (معادل ? يورو) در ماه برايم حقوق تعيين كردند. مورالس فقط دوبار مرا صدا كرده اما هر دفعه ?? پزو پرداخت كرده است.»رئيس جمهور به سالن ها وارد و از آنها خارج مى شود. او با فرماندهان بلندپايه پليس ديدار مى كند بعد با مجمع ملى افسران جزء و سپس با مسئولان كليساى متديست كه برايش شيرينى ليمويى و شال پشمى دستباف آورده اند. آنها يك مدال هم به اوو مورالس هديه مى كنند. بچه هاى كالج ادن در كاخ مى دوند و مورالس با مدال و شال جديدش مى رود تا به آنها سلام كند. بچه ها فرياد مى زنند: «او درست مثل تلويزيون است.» ساعت يك وقت ناهار است. نيم ساعت بعد او به فرودگاه نظامى مى رود. شيشه ها پايين است و ? اسلحه شامل ? مسلسل M10 و دو كارابين موسبرگ مهمات درون ماشين را تشكيل مى دهند. كلنل خورخه سارابيا مى گويد: «ما تكنيك هاى امنيت اسرائيلى، مكزيكى و آمريكايى را براى حفاظت از رئيس جمهور در برابر سوءقصدها به كار مى گيريم.» نيروهاى امنيتى از حروف و اعداد براى شناسايى رئيس جمهور و اعضاى تيم خود استفاده مى كنند و هر هفته رمزها و فركانس هاى راديويى را تغيير مى دهند. در مسير ?? كيلومترى منتهى به فرودگاه حدود ?? تا ??? مامور انجام وظيفه مى كنند. پشت سر اين كاروان يك مينى بوس با شيشه هاى رنگ شده در حركت است كه درونش شش SA-80 انگليسى قرار دارد. تيم فنى خنثى كننده عمليات هاى دشمن نيز با تاكسى و مينى بوس در اطراف قرار دارند. ماموران ديگرى هم پل ها و چهارراه هاى خطرناك را كنترل مى كنند. مورالس فكر مى كند توطئه اى عليه او در جريان است و برخى از اطرافيانش و به ويژه كسانى را كه در مسائل نفتى فعاليت مى كنند در خطر مى داند. او مى گويد از برخى سرويس هاى اطلاعاتى و نيروهاى مسلح اين اطلاعات را به دست آورده اما چندان نگران نيست: «اين مسئله مرا قوى تر مى كند، تغيير چيزها كار ساده اى نيست. من به برابرى و عدالت فكر مى كنم و يك بوليوى شايسته و دور از استعمار مى خواهم كه با منابع طبيعى خود اقتصادى شكوفا داشته باشد.» در فرودگاه نظامى يك جت آمريكايى كوچك سابرلاينر قرار دارد كه در سال ???? و در زمان ديكتاتورى هوگو بانزار خريدارى شده است. رئيس جمهور بوليوى هواپيمايى كه قادر به عبور از اقيانوس باشد ندارد. به سمت شيموره پرواز مى كنيم كه برگ هاى كوكايش معروف است. او قرار است در مراسم اعطاى ديپلم به ?? نيروى پليس در كنار يك مامور مبارزه با مواد مخدر آمريكايى شركت كند. شب مى شود و مورالس در مورد وضعيت كشورش مى گويد: او مبارزه با بى سوادى يكى از بزرگترين مشكلات كشور را آغاز كرده است. هم اكنون ?? تا ?? درصد مردم كاملاً بى سوادند. مورالس مى گويد: «من قدرتى ندارم. اگر مرا در اين سمت مى بينيد به خاطر تلاش هاى همرزمانم و جنبش هاى اجتماعى است. آنها قدرت هستند. آنها مرا تا كاخ رياست جمهورى كشانده اند و اين مسئله به قيمت خون عزيزانمان تمام شده است. روزها كوتاهتر از آنى هستند كه بشود به اندازه كافى كار كرد. ساعت ? شب او به لاپاز بازمى گردد و كمى مى خوابد. ساعت ?? باز هم در كاخ رياست جمهورى است و با نمايندگان منطقه شرق ديدار دارد. ساعت ? صبح هم بايد در هواپيمايى كه هوگو چاوس رئيس جمهور ونزوئلا به او داده، باشد و به كوبا پرواز كند. او وقتى براى خود ندارد و روزش دقيقاً ?? ساعت طول مى كشد.

منبع: ليبراسيون

ترجمه:شرق